لحظاتی که در زندگی تکرار نمیشود؛ روایت سه زائر عمره دانشجویی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی لبیک، فاطمه عباسی، دانشجوی پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی مشهد، میگوید که از مدتها پیش آرزوی حضور در این سرزمین را داشت. وقتی نامش در میان پذیرفتهشدگان عمره دانشجویی آمد، باور نمیکرد که این دعوت نصیبش شده است. او میگوید: «لحظهای که کعبه را دیدم، انگار زمان متوقف شد. اشکهای بیاختیار و قلبی که تندتر از همیشه میزد. حس میکردم به جایی رسیدهام که هیچ تعلقی جز به خدا ندارم.»
مژگان سلیمانی، دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه مشهد، این سفر را نقطه عطفی در زندگیاش میداند. او درباره تأثیر این سفر میگوید: «فضای مدینه برایم آرامشبخشتر از هر جایی بود که تجربه کردهام. وقتی در کنار حرم پیامبر(ص) نشسته بودم، انگار تاریخ را لمس میکردم. لحظهای که چشمم به گنبد خضرا افتاد، دلم میخواست زمان بایستد و همانجا بمانم.»
مائده حسینزاده، دانشجوی پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، نیز این سفر را نقطهای برای بازنگری در مسیر زندگیاش میداند. او میگوید: «در طواف، احساس میکردم همه چیز در حال تغییر است، انگار یک بار دیگر متولد شدهام. در مسجدالنبی، وقتی کنار بقیع ایستادم، فهمیدم چقدر دنیا گذراست. این سفر فقط یک زیارت نبود، بلکه درسی بود که تا همیشه در قلبم خواهد ماند.»
سفر عمره دانشجویی برای این سه نفر، چیزی فراتر از یک تجربه معمولی بود؛ لحظاتی که روح را جلا و دیدگاهشان را به زندگی تغییر داد. تجربهای که شاید دیگر هرگز برایشان تکرار نشود، اما اثرات آن تا همیشه همراهشان خواهد ماند.